آقایان بی برنامه، مدعی شده اند!
روایت نجفی از مخالفت وزارت آموزش و
پرورش با نظرات سازمان برنامه:
<<معلمان قربانی دعوای آموزش و پرورش و سازمان برنامه بودند>>
گروه اقتصاد سیاسی رجانیوز- محمد مهدی تهرانی: در حالی که این روزها مخالفان دولت این گونه وانمود می کنند که
تا پیش از این سازمان مدیریت و برنامه ریزی در کشور نقشی مهم و کلیدی ایفا می کرده
و نظرات کارشناسی آن مورد توجه همه نهادها بوده است، اسناد موجود از مخالفت های
گسترده مسئولین دولت های مختلف با سازمان برنامه و عدم همکاری آنها حکایت دارد.
در واقع کسانی که امروز مدعی کار
کارشناسی و توجه به برنامه ریزی هستند، آن روز کمترین توجه را به نقطه نظرات
سازمان برنامه داشتند. این عدم توجهها بعضاً چالش برانگیز میشد و اختلافات و
دعواهایی را دامن می زد که در نهایت مردم از آن متضرر می شدند. پیش از این به نامه
نگاری موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات با برداران شرکا اشاره شد. در این نامه
نگاری ها موسوی لاری کارشناسان سازمان برنامه و بودجه را افرادی خوانده بود که جز
ایجاد مزاحمت و کارشکنی برای سایر دستگاهها رسالتی برای خود قایل نیستند!
محمد علی نجفی وزیر آموزش و پرورش
دولت سازندگی و رئیس سازمان برنامه دولت خاتمی هم به اختلافات برخی دستگاه ها با
سازمان برنامه اشاره می کند. او در کتاب اقتصاد سیاسی می گوید:«آموزش و پرورش هم نگاه منفی
به سازمان برنامه داشت و واقعاً برخی توصیه های به حق سازمان را عمل نمی کرد.»
در واقع آنچه از سخنان مسئولین دولت
های گذشته برمی آید آن است که همواره طی این سال ها نزاعی بین برخی دستگاه ها و
مجموعه ها با سازمان برنامه وجود داشته است. اما آنچه نجفی به آن اشاره می کند
فراتر از یک اختلاف نظر جزیی است و در واقع نشان از دعواهایی دارد که دود آنها طی
این سال ها به چشم فرهنگیان و معلمان رفته است. حقوق معلق معلمان طی این سال ها
راز سر به مهری بود که نجفی از آن پرده برمی دارد.
رییس سازمان برنامه و بودجه دولت
اصلاحات بعد از اشاره به عمل نکردن وزارت آموزش و پرورش به توصیه های سازمان، در
تکمیل سخنان خود مثالی را ذکر می کند. او می گوید:«مثلا آموزش و پرورش برای چند
سال، هر ساله حدود چهل، پنجاه هزار نفر به عنوان حق التدریس استخدام می کرد. وقتی
اینها را استخدام می کرد، دیگر نمی توانست آنها را از سیستم خارج کند و این اقدام
یک بار نیروی انسانی مضاعفی را بر دوش دولت قرار می داد. این افرادی که دیپلمه
بودند، با آموزش یکی دو ماه یک معلم خبره نمی شدند و معمولا هم دیپلمه هایی بودند
که در دانشگاه قبول نشده و یا کار بهتری پیدا نکرده بودند. چون حقوق معلم حق
التدریس خیلی کم است. لذا آدم هایی بودند که توانایی بالایی نداشتند. البته برخی
هم قوی بودند ولی معمولا جو غالب این طور بود.»
او در ادامه اختلاف نظر وزارت آموزش و
پرورش و سازمان مدیریت را مورد توجه قرار می دهد:«سازمان برنامه به آموزش و پرورش
انتقاد داشت که این کار را ادامه ندهید. آموزش و پرورش هم می گفت ما نیاز داریم و
باید این کار را انجام دهیم. سازمان برنامه هم در مقابله با چنین تصمیمی از بودجه
آموزش و پرورش کم می کرد. لذا همواره تعداد زیادی از معلم های آموزش و پرورش بودند
که حقوقشان را دریافت نکرده بودند. این مسئله منجر به درگیری و رفت و آمدهای زیاد
می شد.»
در واقع آنچه از سخنان نجفی برمی آید آن است که طی آن سال ها معلمانی که رسما به استخدام دولت درآمده بودند، قربانی دعواها و اختلاف نظرهای بین وزارتخانه و سازمان می شدند. سوال اینجاست که اگر دولتمردان پیشین به نقش سازمان برنامه اعتقاد راسخ داشته اند، چرا به نظرات کارشناسی و نقش آن تمکین نمی کرده اند و اگر هم این اعتقاد نبوده، چرا تصمیم جدی برای اصلاح ساختار آن و رفع مشکلات مردم اتخاذ نمی شده است؟ این دست مشکلات و دعواها مشتی است نمونه خروارها جدال بی پایان که یقینا مردم قربانی نهایی آن بوده اند.
منبع: رجانیوز